5 کلید تغییر ذهنیت تا موفقیت

5 کلید تغییر ذهنیت تا موفقیت
- آیا تا به حال خواسته اید که زندگی خود را تغییر دهید؟
- آیا ذهنیت تغییر را در خود احساس میکنید؟
- آیا در مسیر تغییر ذهنیت و موفقیت، اقدامی انجام داده اید؟
- آیا موفق شده اید اقدام موثری با هدف تغییر زندگی خود انجام دهید؟
- آیا تغییری که اتخاذ کرده اید، موفقیتی برای شما ساخته است؟
- اگر پاسخ شما به هر کدام از سوالات فوق، منفی است، این مقاله را با دقت مطالعه کنید.
اگر موفقیت را میخواهید، تغییر را بپذیرید و ذهنیت آن را ایجاد کنید
اگر تا کنون نتوانسته اید موفق شوید یا در مسیر موفقیت قرار بگیرید، شاید:
- آنچه را باید تغییر کند، پیدا نکردید
- ذهنیت لازم را در خود ایجاد نکردید
- تغییر ذهنیت را نپذیرفته اید
- روش تغییر و بهبودی را نیافتید
- تعهد و ممارست نداشتید و …
دلایل عدم موفقیت
دلایل مختلفی برای عدم موفقیت وجود دارد که مهمترین آن ها به ذهن ما خلاصه می شود. تغییر ذهنیت ، مهمترین گام در مسیر موفقیت است. اگر این گام به درستی انجام نشود، تمام فعالیت های قبل و بعد از آن بیهوده خواهد بود. 80 درصد از موفقیت در هر کاری مربوط به مسائل روانشناختی و ذهنیت ماست. 20 درصد از عوامل موفقیت ساز ، مربوط به فعالیت های فیزیکی و مکانیکی است. اکثر مردم برای انجام دادن کار درست، اطلاعات کافی دارند اما از این اطلاعات استفاده نمیکنند؛ این چیزی نیست جز موانع روانشناختی. در واقع ذهنیت افراد با اهدافشان هماهنگ نیست.
اگر می خواهید زندگی خود را در هر زمینه ای تغییر دهید، ابتدا به دنبال تغییر ذهنیت باشید.
پنج کلید برای موفقیت در بالاترین سطح وجود دارد که نه تنها تغییری را که می خواهید ایجاد کنید، بلکه آن تغییر را پایدار و ماندگار نگه می دارد. در ادامه به این 5 کلید طلایی میپردازیم.
-
استانداردهای خود را بالا ببرید.
گرچه ممکن است قدیمی و تکراری به نظر برسد، اما این جمله همچنان کار میکند. هیچکدام از ما نمیتوانیم انکار کنیم که تداوم تغییرات در طولانی مدت، به هویت ما تبدیل می شود. بالا بردن استانداردها، به معنی تبدیل باید ها به عملکردهاست. همه ی ما فهرستی از بایدها روی کاغذ یا حداقل در ذهن خود داریم.
- باید زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهم
- باید یک دوره آموزشی بگذرانم
- باید کمی وزن کم کنم
- باید اصلاح تغذیه ای انجام دهم
- باید فعالیت های مربوط به شغلم را با علاقه و آگاهی بیشتری انجام دهم
- و …
بنابراین در گام اولِ تغییر ذهنیت ، تعیین استانداردها به عنوان مقصد و اهداف ما هستند. قرار ایت با تغییر ذهنیت ، عملکرد و عادت هایمان به استاندارد های از پیش تعیین شده برسیم.
-
باورهای محدود کننده خود را تغییر دهید.
اگر در یک کار، شکست بخورید و عقب نشینی کنید، یعنی ذهنیت شما درست نیست. ذهنیت اشتباه شما می تواند در شکست ها، باورهای محدود کننده و عقب نشینی شما بروز پیدا کند. ممکن است تمایل شدیدی به ثروتمند شدن داشته باشید اما یک ذهنیت، باور و تفکر اشتباه و متناقض شما را از این مسیر دور کند. این همان جنگ انرژی های درونی و بیرونی شماست که با احتمال زیاد به پیروزی انرژی منفی ختم می شود.
باورهایی که شما را از اهدافتان دور میکند، همان انرژی های منفی، افکار متناقض و ذهنیت های اشتباه شماست. برای اینکه از تمایلات درونی خود به سمت موفقیت، پیشرفت، رشد، اهداف بزرگ و تعالی حرکت کنید، باید تغییر ذهنیت را در اولویت امور قرار دهید.
-
استراتژی های کارآمد را تکرار کنید.
به یاد داشته باشید، موفقیت سرنخ هایی به جا می گذارد. راهی به سوی قدرت وجود دارد؛ راهی که در مدت زمان کوتاه تر به آنچه میخواهید برسید. راه یابی برای رسیدن به اهداف و موفقیت، الگوبرداری از کسی است که در حال حاضر به آنچه شما می خواهید رسیده است. اگر کسی را میبینید که در کاری موفق است؛ چه رابطه عاطفی باشد یا شغل و تحصیل، او خوش شانس نیست. او توانسته است انرژی های منفی را به انرژی های مثبت تبدیل کند. فردی که در مسیر موفقیت قرار گرفته، محموعه ای از استراتژی ها را به کار گرفته است. شما نیازی به اختراع مجدد چرخ ندارید؛ شما باید از چرخ هایی که قبلا اختراع شده است استفاده کنید و راحت تر به مسیر برسید. در طول زندگی همیشه این درست ترین و مطمئن ترین راه است که مسیر درستی را که دیگران پیش گرفته اند را تکرار کنید.
بهترین کار این است که از دیگران یاد بگیرید.
احساسات و دیدگاه خود را مدیریت کنید.
اجتناب از حوادث و اتفاقات ناخوشایند، غیرممکن است. اما اگر با یک صحنه ی احساسی مواجه شوید، ماهیچه های ذهنی خود را تقویت کنید. حتی بدترین مسائل هم موهبتی از سوی خدا برای شما دارد. اگر با این ذهنیت به مسائل نگاه کنید، بسیاری از حوادث و اتفاقات، قابل پذیرش هستند. ما باید بتوانیم در هر حادثه ای، یک نکته مثبت پیدا کرده و از آن نکته به نفع خودمان استفاده کنیم. این همان تغییر ذهنیت است که به شما کمک میکند در هر مسیر تاریکی، راهی بیابید.
لنس آرمسترانگ یک مثال عالی است. وقتی با سرطان مواجه شد، دست از تلاش برنداشت. او احساسات خود را برای رسیدن به موفقیت تشدید کرد. او با تغییر ذهنیت و این دیدگاه به مسئله سرطان نگاه کرد که باید راهی برای موفقیت پیدا کند، حتی در این شرایط! او پس از غلبه بر سرطان، در هفت مسابقه دوندگی به صورت پیاپی قهرمان شد.
نکته طلایی داستان زندگی لنس آرمسترانگ این است که او پیش از این بیماری، هرگز در هیچ مسابقه ای برنده نشده بود. چیزی که می توانست دردناک ترین اتفاق زندگی اش شود، به تیری به سوی بزرگترین پیروزی هایش تبدیل شد.
-
خیلی بیشتر از آنچه انتظار دارید دریافت کنید، ببخشید.
چیزی که به زندگی ما معنا می بخشد، چیزی نیست که به دست می آوریم؛ چیزی است که می توانیم ببخشیم. اگر بتوانیم به واسطه هدف خود به راهی دست یابیم که چیزی به زندگی دیگران بیفزاییم، در این صورت موفقیتمان تضمین می شود. اما اگر دائما در حال انجام معامله با محیط یا اطرافیان خود هستید، این فقط یک تلاش بیهوده برای موفقیت است.
به یاد داشته باشید که راز زندگی در بخشش است. ما برای خودخواهی ساخته نشده ایم. ما میتوانیم موفق شویم، اما چیزی که در اعماق روحمان میخواهیم این است که احساس کنیم بخشنده هستیم، نه صرفاً یک گیرنده. اگر هر روز صادقانه احساس کنید که چیزی ارزشمند به اطرافیانتان بخشیده اید، پیروزی نهایی و یک زندگی پرمعنا و شاد را تجربه خواهید کرد.
دیدگاهتان را بنویسید